دیوار به دیوار دلت خانه گزیدم

دیوار به دیوار دلت خانه گزیدم
جز مهر تو و روی تو من هیچ ندیدم

در خانه به روی تو گرفتم همه شب ، لیک
فریاد که یک بار نگفتی : چه شنیدم ؟

روزی که ز رخسار تو دیدم همه شب خواب
چون خواب ز چشمم رهت افتاد بدیدم
دیدگاه ها (۰)

گر مست کمانخانه ابروی تو بودم در حلقه مستان شکن چشم تو بودمه...

نه در باغ این نقش بی جا بود نه در کوه این نقش بی جا بود

صورتگر نقاشم هر لحظه بتی سازم تا صورت زیبایت در دیده من باشد...

به سر شوق سر کوی تو دیرم

گرچه افتاد ز زلفش گرهی در کارم🌸همچنان چشم گشاد از کرمش می‌دا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط