ناخوش شده ام درد تو افتاده به جانم

ناخوش شده ام درد تو افتاده به جانم
بايد چه بگويم به پرستار جوانم؟

بايد چه بگويم تو بگو ها؟ چه بگويم
وقتى كه ندارد خبر از درد نهانم؟

تب كرده ام اما نه به تعبير طبيبان
آن تب كه گل انداخته بر گونه جانم

بيمارى من عامل بيگانه ندارد
عشق تو به هم ريخته اعصاب و روانم

آخر چه كند با دل من علم پزشكى
وقتى كه به ديدار تو بسته ضربانم

لب بسته ام از هر چه سوال ست و جواب ست
مى ترسم اگر باز شود قفل دهانم-

اين گرگ پرستار به تلبيس دماسنج
امشب بكشد نام تو از زير زبانم

مى پرسد و خاموشم و مى پرسد و خاموش
"چيزى كه عيان ست چه حاجت به بيانم"*

#ستایش_قلب_سربی
#عاشقانه_ها #خاص
#دلنوشته #عشقولانه
#عشق_جان

#setayeshghalbesorbi *********
🍁
دیدگاه ها (۰)

سلطان عشق، حضرت دلبر، نگار من!آرامشم، امید دل بی‌قرار من!سلط...

💚💛💚آهن و فـولاد ، از یک کـوره می آیند بـرونآن یکۍشمشیر گردد،...

نگاهت کردم اما تو _نگاهت سوی دیگر بودتمام سهم‌ من از تو فقط ...

مثل میثم قاسمي خیلي زیبابھ دلبرتون ابراز علاقھ کنید کھ مي‌گھ...

ناخوش شده ام درد تو افتاده به جانم باید چه بگویم به پرستار ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط