به حرمت تمام خاطرات مشترکمان
به حرمت تمام خاطراتِ مشترکمان
هیچ نگاهی را باور نکردم
در هیچ خیابانی قدم نزدم
هیچ شاخ گلی را بو نکردم
هیچ بارانی را نفس نکشیدم
هر کجا که عطری، خاطره ای، یادی از تو بود
من آنجا را خط زدم از حافظه ام...
و حالا مانده ام چگونه خط بزنم
قلبی را که مدام دوستت دارم را فریاد میزند...
یاسمن مهدی پور
هیچ نگاهی را باور نکردم
در هیچ خیابانی قدم نزدم
هیچ شاخ گلی را بو نکردم
هیچ بارانی را نفس نکشیدم
هر کجا که عطری، خاطره ای، یادی از تو بود
من آنجا را خط زدم از حافظه ام...
و حالا مانده ام چگونه خط بزنم
قلبی را که مدام دوستت دارم را فریاد میزند...
یاسمن مهدی پور
- ۱۸۷
- ۰۷ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط