فیک دازای پارت ۲
که دازای گفت به من
دازای:هرزه تو چطور جرعت میکنی دست رو دوست دخترم بلند میکنی هااا(با داد)
از این حرفش بغضم گرفت
ات:یعنی انفد برات بی ارزشم بهم میگی هرزه من زنتم (داد و بغض)رفتم جلو یه سیلی به دازای زدم
میا:اهای هرزه خیابونی چطور روی ددیم دست بلند میکنی
ات:اول اسم خودتو رو من نزا دومن این ددی که بهش مینازی همونطور منو ول کرد میکنه با تفاوق این که من زنش بودم اما تو یه زیر خوابی براش و سومنم من که خوب میدونم بخاطر پول باهاشی
میا؛دخترجن
ات:یه سیلی به میا میزنه .*خفه تو خفه هرزه جنده مادر جنده خوب ببند دهنتو دختر حال بهمزن که حاظری بخاطر پول بدنه خودتو بدی نه
دازای:ات تو خفه ش
ات:ببند جناب اوسمای امروز میرم درخواست طلاق میدم و فردا از هم جدا میشیم اوکی
امیدوارم خوشتون امده باشه😊
دازای:هرزه تو چطور جرعت میکنی دست رو دوست دخترم بلند میکنی هااا(با داد)
از این حرفش بغضم گرفت
ات:یعنی انفد برات بی ارزشم بهم میگی هرزه من زنتم (داد و بغض)رفتم جلو یه سیلی به دازای زدم
میا:اهای هرزه خیابونی چطور روی ددیم دست بلند میکنی
ات:اول اسم خودتو رو من نزا دومن این ددی که بهش مینازی همونطور منو ول کرد میکنه با تفاوق این که من زنش بودم اما تو یه زیر خوابی براش و سومنم من که خوب میدونم بخاطر پول باهاشی
میا؛دخترجن
ات:یه سیلی به میا میزنه .*خفه تو خفه هرزه جنده مادر جنده خوب ببند دهنتو دختر حال بهمزن که حاظری بخاطر پول بدنه خودتو بدی نه
دازای:ات تو خفه ش
ات:ببند جناب اوسمای امروز میرم درخواست طلاق میدم و فردا از هم جدا میشیم اوکی
امیدوارم خوشتون امده باشه😊
- ۲.۸k
- ۱۹ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط