و

ﺍﺳﺘﺠﺎﺑﺖﺷﺪ ﭼﻪﺑﺎﺭﺍﻧﯽﮔﺮﻓﺖ ﺁﻥﺷﺐﻭﻟﯽ
ﺑﯽﻣﻦ ﺍﻭﺑﺎﺭﺍﻧﯿﺶﺭﺍ ﭘﺎﺷﺪ ﻭ ﭘﻮﺷﯿﺪو ﺭﻓﺖ

ﺭﻭﺯﺁﺧﺮ ﺑﯽﺩﻋﺎ ﺑﯽﺍﺑﺮﻫﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥﮔﺮﻓﺖ
ﺩﯾﺪ ﺍﺷﮑﻢﺭﺍ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﻢﭼﺮﺍ ﺧﻨﺪﯾﺪ
ﻭﺭﻓﺖ
دیدگاه ها (۱)

حالا که‌تو دل‌بردی‌ومن‌غیرتِ محضمیادت‌نرود وعده‌ی‌ما حُجب‌وح...

گفتم ﮐﻪ دﻟﻢ ﻓﻘﻂ ﺷﻤﺎ راداردﮔﻔﺘﯽ ﮐﻪ دروغ از ﺳﺨﻨﺖ ﻣﯽ ﺑﺎرددرﭘﺎﺳﺦ...

خـــــوش به حالت گـــــریه هایـــــت دخترانه است و همه زیر پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط