دوتا چایی در این فنجان کنارش یار می چسبد

دوتا چایی در این فنجان کنارش یار می چسبد
قدم رو با تو در باران فقط یکبار می چسبد

چه خوش باشد دراین باران دو دستش دست من باشد
پس از یک مدتی دوری شبی دیدار می چسبد

چه خوشتر با نگاری در شبی ابری و بارانی
بخوابی صبح با شبنم شوی بیدار می چسبد

هوا سرد است و آن بیمار سرما خورده در باران
تو بر من مثل یک سوپی که بر بیمار می چسبد

هوا ابری و بارانی چه شوقی شد به پا در من
چه پنهان از شما اما دو نخ سیگار می چسبد
#صادق_کریمی
دیدگاه ها (۱)

غمگین مشو عزیز دلممثل هوا در کنار توامنه جای کسی را تنگ می ک...

به اشتیاق تو جمعیتی ست در دل من بگیر تنگ در آغـوشـم و قتل عا...

رفته امتا به تو عادت نکند دنیایم این مدل رفتنِ من ، مردن ِ ت...

برنگرد...نمیتوانم برایت توضیح بدهم:)زنی که از عشق فرار میکند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط