یلدا آمد

‍ •┈┈••✾•🍂 🍁 🍂 •✾••┈┈•

یلدا آمد...
انتهای خیابان آذر ...
باز هم قرار عاشقانه پاییز و زمستان ...
قراری طولانی به بلندای یک شب....
شب عشق بازی برگ و برف...
پاییز چمدان به دست ایستاده ....
عزم رفتن دارد....
..آسمان بغض میکند ...میبارد...خدا هم میداند عروس فصل ها چقدر دوست داشتنیست .
چند روزی بیشتر مهلت ماندن میدهد ....
آخرین نگاه بارانی اش را به درختان عریان میدوزد ..دستی تکان میدهد ......قدمی برمیدارد سنگین و سرد

کاسه ای آب میریزم پشت پای پاییزکه...تمام میشود ...

🍂 پاییز ای آبستن روزهای عاشقی ...
🍁 رفتنت به خیر ..
🍂 سفرت بی خطر ...

•┈┈••✾•🍂 🍁 🍂 •✾••┈┈•
دیدگاه ها (۷۱)

دلم که تنگ می شود..چشمانم را میبندم....عمیق نفس میکشم..حالاا...

زن هامی تواننددر اوج دلتنگی لبخندبزنند..آوازبخوانند..غذای دل...

در کتاب چار فصل زندگیصفحه‌ها پشت سر هم می‌روندهر یک از این ص...

.🌹 ﺩﻟﺒﺴﺘﻪﺍﻡ ﻣﺮﺍ ﺯﺳﺮ ﺧﻮﯾﺶ🍃 ﻭﺍ ﻣﮑﻦ🌹 ﺍﺯ ﻣﻦ ﻣﺮﺍ ﺟﺪﺍ ﮐﻦ ﻭ 🍃 ﺍ...

#عاشقانه_های_من#یلدا بوی یلدا را می شنوی #یلداتون پیشاپیش مب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط