دختران مافیا پسران خلافکار
دختران مافیا پسران خلافکار
پارت دوم
اعضا روبرو رئیسشون نشسته بودند و منتظر بودند تا رئیسشون حرف بزنه
رئیس: خب بچه ها شما پلیس جکسون رو میشنساین؟ همونی که عضو مافیا ما هستش ولی تظاهر میکنه که پلیسه
اعضا: اره میشناسیم
رئیس: خب بچه ها شما اون هفت پسر خلافکار رو برام میگیرین و روی صندلی شکنجه گر میزاریمشون که ایده رزی بود
رزی به آرومی سرش رو اورد پایین و برد بالا
رئیس: بعد من به انواع شاهد میام میگم که پلیس جکسون اون خلافکار ها رو گرفته و بقیه هم میگن که پلیس جکسون این کار رو کرده خب برین سر کارتون منم برم یکم خوردنی بخورم گشنم شده(چقدر شکمو😑)
اعضا وقتی رسیدند خونه کمی قهوه خوردند و کمی استراحت کردن وقتی داشتن استراحت میکردن تلفن زنگ خورد رزی بلند شد که تلفن رو برداره که یکهو لیسا دستش رو گرفت
لیسا: تلفن رو بر ندار ممکن قاتل یا خلافکار باشه
رزی ترسید و رفت بغل لیسا(مشالله خر گنده شدی ولی هنوز میترسی)
جنی که از هیچکس نمیترسید رفت تلفن رو برداره
مامان جنی: الو
جنی حرفی نزد
مامان جنی: الو سلام جنی تویی منم مامانت
بابای جنی: الو دخترم
جنی یکهو از دهنش پرید گفت: سلام
یه صدای زن: جنی کمک اونا قاتلا
جنی یکهو ساکت شد دستش رو اورد بود روی صورتش جوری که نه دهنش معلوم بود نه بینیش چشم هاش هم گرد شده بود
مامان جنی(که قاتله): جنی کا اومدیم خونه خالت دختراش دارن بازی میکنن برای همین این شکلی صدا میاد
جنی سریع تلفن رو قتع کرد تند تند رفت پیش دخترا
جنی: بچه ها...... مامان... و.... بابام.....گرگان گرفته شدن
همه اعضا یکهو بلند شدن رفتن لباس های مافیاشون رو پوشیدند و رفتن پیش خلافکار ها
وقتی که رسیدند مامان و بابای جنی اونجا دست و پاشون بسته بود
جنی: مامان بابا طاقت بیارین
جیسو: ای قاتل ها اکه جرعت دارین بیایین بیرون
و اعضا سریع رفتن پشت دیوار
یکی از قاتل ها اومد بیرون
رزی(توی دلش): دیگه ترس بسه من دیگه خر گنده شدم(خب منم یک ساعته همینو میگم) دیگه نباید بترستم
و یه تیر زد به پای اولین قاتل و قاتل افتاد و خون بالا می اورد که یکهو نمیدونم سکته کرد یا مرد ولی به هر حال یه چیزیش شد
دومین قاتل در اومد که جنی..........
پایان حداقل تا اینجا اومدین لایک هم کنید😐
برای پارت بعد ۱۰ تا لایک میخواد
بای بای
پارت دوم
اعضا روبرو رئیسشون نشسته بودند و منتظر بودند تا رئیسشون حرف بزنه
رئیس: خب بچه ها شما پلیس جکسون رو میشنساین؟ همونی که عضو مافیا ما هستش ولی تظاهر میکنه که پلیسه
اعضا: اره میشناسیم
رئیس: خب بچه ها شما اون هفت پسر خلافکار رو برام میگیرین و روی صندلی شکنجه گر میزاریمشون که ایده رزی بود
رزی به آرومی سرش رو اورد پایین و برد بالا
رئیس: بعد من به انواع شاهد میام میگم که پلیس جکسون اون خلافکار ها رو گرفته و بقیه هم میگن که پلیس جکسون این کار رو کرده خب برین سر کارتون منم برم یکم خوردنی بخورم گشنم شده(چقدر شکمو😑)
اعضا وقتی رسیدند خونه کمی قهوه خوردند و کمی استراحت کردن وقتی داشتن استراحت میکردن تلفن زنگ خورد رزی بلند شد که تلفن رو برداره که یکهو لیسا دستش رو گرفت
لیسا: تلفن رو بر ندار ممکن قاتل یا خلافکار باشه
رزی ترسید و رفت بغل لیسا(مشالله خر گنده شدی ولی هنوز میترسی)
جنی که از هیچکس نمیترسید رفت تلفن رو برداره
مامان جنی: الو
جنی حرفی نزد
مامان جنی: الو سلام جنی تویی منم مامانت
بابای جنی: الو دخترم
جنی یکهو از دهنش پرید گفت: سلام
یه صدای زن: جنی کمک اونا قاتلا
جنی یکهو ساکت شد دستش رو اورد بود روی صورتش جوری که نه دهنش معلوم بود نه بینیش چشم هاش هم گرد شده بود
مامان جنی(که قاتله): جنی کا اومدیم خونه خالت دختراش دارن بازی میکنن برای همین این شکلی صدا میاد
جنی سریع تلفن رو قتع کرد تند تند رفت پیش دخترا
جنی: بچه ها...... مامان... و.... بابام.....گرگان گرفته شدن
همه اعضا یکهو بلند شدن رفتن لباس های مافیاشون رو پوشیدند و رفتن پیش خلافکار ها
وقتی که رسیدند مامان و بابای جنی اونجا دست و پاشون بسته بود
جنی: مامان بابا طاقت بیارین
جیسو: ای قاتل ها اکه جرعت دارین بیایین بیرون
و اعضا سریع رفتن پشت دیوار
یکی از قاتل ها اومد بیرون
رزی(توی دلش): دیگه ترس بسه من دیگه خر گنده شدم(خب منم یک ساعته همینو میگم) دیگه نباید بترستم
و یه تیر زد به پای اولین قاتل و قاتل افتاد و خون بالا می اورد که یکهو نمیدونم سکته کرد یا مرد ولی به هر حال یه چیزیش شد
دومین قاتل در اومد که جنی..........
پایان حداقل تا اینجا اومدین لایک هم کنید😐
برای پارت بعد ۱۰ تا لایک میخواد
بای بای
۲۰.۶k
۱۹ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.