خندهای تو دلم را می برد ای جان من
خـــندهای تو دلم را می برد ای جان من
برق چشمان سیاهت می برد ایمان من
.
دلبری های تو هر دم شهره ی آفاق است
عشوه های تو همیشه موجب عصیان من
چشم ناز چون غزالت برق مهتاب شب است
نابسامانم ، تو هستی علت سامان من
با نگاهت عالمی را میکنی مست وخراب
قصه ی عشقت شده افسانه ی دوران من
...
برق چشمان سیاهت می برد ایمان من
.
دلبری های تو هر دم شهره ی آفاق است
عشوه های تو همیشه موجب عصیان من
چشم ناز چون غزالت برق مهتاب شب است
نابسامانم ، تو هستی علت سامان من
با نگاهت عالمی را میکنی مست وخراب
قصه ی عشقت شده افسانه ی دوران من
...
- ۶.۶k
- ۰۱ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط