Part⁵⁵
Part⁵⁵
آسیه: بفرما هم پنج دقیقم طول نکشید
اما مال شما الکی 10 دقیقه طولش دادین
دوروک: خب این چیه. منم بلد بودم این کاری نداشت فقط خواستم قشنگ ترش کنم
درضمن منم میتونستم تو 5 دقیقه آماده کنم دیدم تو هنوز کااااااممممللل آماده نشدی منم یکم طولش دادم
آسیه: دورووووووووووککک😤
دوروک: باشه باشه شوخی کردم حرص نخور…
اعتراف میکنم قشنگ شده😏😍
و اینم اعتراف میکنم که من بلد نیستم موهای یه دختر بچه رو ببندم😄🤦🏻♀
آسیه: برای هر چیزیم یه جوابی میدی چرا شوخی میکنی خب
دوروک: آ... آ...آسیه
آسیه: ساکت باش دارم حرف میزنم
دوروک: 😂🤦🏻♀
آسیه: هرچیزی یه بارش خوبه اما تو هی تکرارش میکنی و اشتباه خودتو قبول نمیکنی
بعدم کی گفته من حاضر نبودم مگه نیومدی دم در..
دوروک: خب
آسیه: مگه نگفتی چقدر زود آماده شدی
دوروک: خب
آسیه: مگه نگفتم بعضی خانومام زود آماده میشن
دوروک: خبببببب🤦🏻♂
آسیه: عهههه..😑 سر من داد نزن
پس چرا دیگه حرف میزنی ای بابا
دوروک: تموم شد
من غلط کردم همه اینارو به تو گفتم
ببخشید.. معذرت میخوام
دیر شد زودباش انقدر غر نزن
آسیه: کی میگه من غر زدم من فقط یه زره حرف زدم خب🤭
دوروک: آره جون....
آنیسا:🤣🤣🤣🤣🤣🤣
آسیه: دختر تو چرا اینقدر میخندی
آنیسا: اخه🤣شماها🤣تِیلی بامزه این🤣همش باهم تل تل میتونین🤣
هی این یِتی میده باز اون یِتی میده
دوروک: عهههه😂
آسیه:😄
دوروک: باشه دیگه بریم... خانوما واقعا دیر شد زودباشین
آسیه: باشه بابا باشه بریم
اما یه چیزی بگم
از این امتحانم برنده بیرون نیومدی😄
دوروک: باشه آسیه خانم در امتحانات بعدی خواهیم دید😏
آسیه: خواهیم دید😏
دوروک: بفرمایید...
آسیه: ممنونم
آسیه: بفرما هم پنج دقیقم طول نکشید
اما مال شما الکی 10 دقیقه طولش دادین
دوروک: خب این چیه. منم بلد بودم این کاری نداشت فقط خواستم قشنگ ترش کنم
درضمن منم میتونستم تو 5 دقیقه آماده کنم دیدم تو هنوز کااااااممممللل آماده نشدی منم یکم طولش دادم
آسیه: دورووووووووووککک😤
دوروک: باشه باشه شوخی کردم حرص نخور…
اعتراف میکنم قشنگ شده😏😍
و اینم اعتراف میکنم که من بلد نیستم موهای یه دختر بچه رو ببندم😄🤦🏻♀
آسیه: برای هر چیزیم یه جوابی میدی چرا شوخی میکنی خب
دوروک: آ... آ...آسیه
آسیه: ساکت باش دارم حرف میزنم
دوروک: 😂🤦🏻♀
آسیه: هرچیزی یه بارش خوبه اما تو هی تکرارش میکنی و اشتباه خودتو قبول نمیکنی
بعدم کی گفته من حاضر نبودم مگه نیومدی دم در..
دوروک: خب
آسیه: مگه نگفتی چقدر زود آماده شدی
دوروک: خب
آسیه: مگه نگفتم بعضی خانومام زود آماده میشن
دوروک: خبببببب🤦🏻♂
آسیه: عهههه..😑 سر من داد نزن
پس چرا دیگه حرف میزنی ای بابا
دوروک: تموم شد
من غلط کردم همه اینارو به تو گفتم
ببخشید.. معذرت میخوام
دیر شد زودباش انقدر غر نزن
آسیه: کی میگه من غر زدم من فقط یه زره حرف زدم خب🤭
دوروک: آره جون....
آنیسا:🤣🤣🤣🤣🤣🤣
آسیه: دختر تو چرا اینقدر میخندی
آنیسا: اخه🤣شماها🤣تِیلی بامزه این🤣همش باهم تل تل میتونین🤣
هی این یِتی میده باز اون یِتی میده
دوروک: عهههه😂
آسیه:😄
دوروک: باشه دیگه بریم... خانوما واقعا دیر شد زودباشین
آسیه: باشه بابا باشه بریم
اما یه چیزی بگم
از این امتحانم برنده بیرون نیومدی😄
دوروک: باشه آسیه خانم در امتحانات بعدی خواهیم دید😏
آسیه: خواهیم دید😏
دوروک: بفرمایید...
آسیه: ممنونم
۲.۴k
۰۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.