هرگز از مرگ نهراسیدهام

هرگز از مرگ نهراسیده‌ام
اگرچه دستانش از ابتذال شکننده‌تر بود.
هراسِ من ــ باری ــ همه از مردن در سرزمینی‌ست
که مزدِ گورکن
از بهای آزادیِ آدمی
افزون باشد.

جُستن
یافتن
و آنگاه
به اختیار برگزیدن
و از خویشتنِ خویش
بارویی پی‌افکندن ـ
.
اگر مرگ را از این همه ارزشی بیش‌تر باشد
حاشا حاشا که هرگز از مرگ هراسیده باشم.
. #احمد_شاملو
دیِ ۱۳۴۱
دیدگاه ها (۱)

مبلغی که بابت خرید کتاب می پردازیدبه مراتب کمتر از هزینه های...

#یار_دبستانی_من با من و همراه منیچوب الف بر سر ما بغض من و...

سوالی که هر یک از ما باید از خود بپرسیم این‌ست که چگونه دموک...

بگذار برهکسی که دلش با تو نیست بگذار برهکسی که به وجود تو در...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط