جسمم همه اشک گشت و چشمم بگریست

جسمم همه اشک گشت و چشمم بگریست
در عشق تو بی جسم همی باید زیست

از من اثری نماند این عشق زِ چیست
چون من همه معشوق شدم عاشق کیست...!
دیدگاه ها (۲)

خورشید پشت پنجره ی پلکهای منمن خسته ام! طلوع کن امشب برای من...

و چه احساس قشنگی ست که در اول صبحیاد یک خوب تو را غرق تمنا س...

بر جمالت همچنان من عاشق زارم هنوزناله ای کز سوز عشقت داشتم د...

شب با تمام یکرنگی اشچه ساده آرامش میبخشدچه خوب میشد...❤ ️ما ...

مکن از برم جدایی،مرو از کنارم امشبکه نمی شکیبد از تو دل بی ق...

سلام… به اوج تنهایی..سلام به نور چشمان تر ….در سکوت وتاریکی ...

از   کوچه  زیبای   تو   امروز  گذشتمدیدم که همان  عاشق معشوق...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط