آسمان از پیچ و تاب تار تار موهای فر خورده اش به وجد می
آسمان از پیچ و تابِ تار تارِ موهای فر خورده اش به وجد میآید،
باد لابه لای گیس فر خورده اش قایم باشک بازی می کند و خنده ی
ابرها به اوج می رسد.
بعد هم آسمان دستورِ گره زدن می دهد و ابرها؛
به تقلید از موج موهای او،
درهم می شوند . . .
کافیست دستی به موهایش بکشد
تا
طبیعتِ فر خورده
را بی افریند.
کافیست گیسو پریشانکند؛
تا همه ی زیباییها،
از تارِ موهایش ایده بگیرند.
آه اگر گیسو پریشانکند . . .
باد لابه لای گیس فر خورده اش قایم باشک بازی می کند و خنده ی
ابرها به اوج می رسد.
بعد هم آسمان دستورِ گره زدن می دهد و ابرها؛
به تقلید از موج موهای او،
درهم می شوند . . .
کافیست دستی به موهایش بکشد
تا
طبیعتِ فر خورده
را بی افریند.
کافیست گیسو پریشانکند؛
تا همه ی زیباییها،
از تارِ موهایش ایده بگیرند.
آه اگر گیسو پریشانکند . . .
- ۳.۵k
- ۳۱ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط