رفته بودم دکتر ...
رفته بودم دکتر ...
دکتردیوانه مثل من شاعر بود ...گفت حالت خوب است ؟ من از او پرسیدم دکتری آیا تو ؟ رنگ رخساره ی من ، حالت چهره چطور ؟ برق چشمانم چی ؟ همگی نرمال است ؟ گفت حالت خوش نیست ... دفترش را باز کرد ، نسخه را آغاز کرد ... صبح ها یک غزل ناب بخوان...
دکتردیوانه مثل من شاعر بود ...گفت حالت خوب است ؟ من از او پرسیدم دکتری آیا تو ؟ رنگ رخساره ی من ، حالت چهره چطور ؟ برق چشمانم چی ؟ همگی نرمال است ؟ گفت حالت خوش نیست ... دفترش را باز کرد ، نسخه را آغاز کرد ... صبح ها یک غزل ناب بخوان...
۴۰۶
۱۱ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.