نمی دانم شب ها

نمی دانم شب ها

من شاعر می شوم

و تو را غزل باران می کنم

یا تو بهانه می شوی

و من

غزل غزل می بارم ؟!
دیدگاه ها (۱۵)

خیالت مثل چرت صبحگاهی ست ! همه اش با خودم می گویم ... فقط پن...

همه ی دخترها شاعرند...نویسنده اندمغزشان پر است از داستان ها ...

اگر یک شب جایِ خدا را بگیرممرا با این شکل و شمایل، این لباس ...

من برای دوست داشتنت، به دلیل احتیاج ندارم...!همین‌که بارون م...

زنان عاشق پاییز را بهانه می کنند مردان عاشق باران را آذر که ...

بیست بارم که بگین این رو گوش نکن گوش می کنم🪷هم بخاطره باران ...

دلم بدون تو هی بهانه می‌گیردسراغ یک غزل عاشقانه می‌گیردهمان ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط