عضو هشتم
پارت1
شروع فیک:
ویو ا/ت:از خواب پاشدم رفتم کار های لازم رو کردم و رفتم پایین تا با اعضا صبحانه بخوریم (ا/ت با اعضا تو یه خونه هستن)رفتم پایین دیدم اعضا همه چیز رو آماده کردن
ا/ت:صبح بخیر
اعضا بی غیر از کوک:صبح بخیر
یه صندلی کنار کوک خالی بود
جیهوپ:ا/ت برو اونجا بشین
ا/ت:باشه
ا/ت:صبح بخیر جونگکوک
کوک:صبح بخیر(خیلی سرد بیشتر از خیلی)
ا/ت یکمی ناراحت شد
بعد صبحانه هم یکم همینجوری گذشت و رفتن ناهار خوردن
فلش بک بعد ناهار:
ا/ت و جیمین جلو TV نشسته بودن داشتن فیلم میدین و موچی میخوردن که جونگکوک امد و گفت:
بلند شین برین میخوام فیلم ببینم(مثلا الان اینا برای TV دعوا میکنن)سریال مورد علاقم شروع شده
جیمین:ولی فیلم ما هنوز تموم نشده
ا/ت:ما میخوایم ادامش رو نگاه کنیم
کوک:خا برین یه جا دیگع ببینید(سرد و عصبی رو به ا/ت)
جیمین:چرا اینجوری با ا/ت صحبت میکنی(عصبی)
کوک:تو طرز درست صحبت کردن با هر*زه هارو بلدی اگه بلدی
به منم یاد بده تا با این هر*زه همینجوری حرف بزنم(عصبی)
ا/ت:من هر*زه نیستم(مظلوم و اشک تو چشماش جمع شد)
کوک:پس کیه!؟
جیمین:اون دوست دختر عوضیت(داد و عصبی)
کوک:درمورد دوست دختر من درست صحبت کن(عربده)
با عربدهای که کوک کشید بقیهی اعضا هم امدن
نامجون:چیشده بچهها چرا داریندع(میخواست بقیهی حرفش رو بزنه که دید ا/ت داره اشک میریزه و با مظلومیت به کوک نگاه میکنه)ا/ت حالت خوبه؟
ا/ت بدو کرد و رفت تو اتاقش در رو هم قفل کرد......
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.