شش روز هفته

شش روز هفته
کلاف دلتنگی هایم را
هرچه باز می کنم

سرنخش،
غروب جمعه ها مرا می برند
به خواستگاری دختری
از جنس خاطرات
ساکن خانه ای قدیمی
در انتهای یک
کوچه ی بن بست

غروب جمعه ها
کلاف دلتنگی هایم را
به هم می بافم
شبیه دختری که مدت هاست
از خانه ی قدیمی
کوچه ی بن بست خاطراتم
کوچ کرده

اما تا ابد
تنها ساکن خانه ی قدیمی
قلبم خواهد ماند

#مسلم_مک_وندی
مسلم مک وندی
Moslem Makvandi
_
#عشق_ابدی
#غروب_جمعه#خاطرات#دلتنگی
#کوچه_خاطرات#بن_بست_خاطرات
دیدگاه ها (۱)

خواب زندگی من است و بیداری کابوسموقتی لحظه های بودنت خلاصه م...

هیچ گاه رویاهایی را که دیده ام به یاد نمی آورم،اما هر روز صب...

نه خیاطم و نه پرندهتنها یک عاشقمکه اگر به اندازه ی هفت آسمان...

با قهوه ای چشمانت که نگاهم می کنی ، گویی در دلم قند آب می کن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط