چند سال پیش همیشه فکر میکردم

👈 چند سال پیش همیشه فکر میکردم
شبها کسی زیر تختم پنهان شده است.
نزد پزشک اعصاب رفتم و مشکلم را گفتم،
روانپزشک گفت: فقط یک سال هفته‌ای سه روز
جلسه ای 80 دلار بده و بیا تا درمانت کنم.
شش ماه بعد اون پزشک رو تو خیابان دیدم.
پرسید، "چرا نیومدی؟"
گفتم، "خُوب، جلسه‌ای هشتاد دلار،
برای یک سال خیلی زیاد بود.
یه نجّار منو مجانی معالجه کرد.
خوشحالم که اون پول رو پس‌انداز کردم و
یه وانت نو خریدم."
پزشک با تعجّب گفت،
عجب! میتونم بپرسم اون نجّاره
چطور تو را معالجه کرد؟
گفتم: به من گفت اگه پایه‌های تختخواب را ببُرم؛
دیگه هیچکس نمی‌تونه زیر تختم قایم بشه!

برای هر تصمیم گیری شتاب نکنیم و کمی بیندیشیم
دیدگاه ها (۲)

‏جالبه بدونید یک جوان صافکار مشهدی سند یک خودروی سوخته پراید...

محمود کریمی که فقط به عشق امام حسین (ع) میخوند ... منزل کامر...

در دلِ ابر نگهــداری باران سخت است.😢

خداوند هرگز زیر قولش نمیزنه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط