گیــــتار قدیمیمو برمیدارم

گیــــتار قدیمیمو برمیدارم
اعتراف میــکنم که نتونستم تظــاهر کنم
یه آهنگ ساختم ، درمورد حرفایی که فقطـــــــ باید بشنویشون
میخوام برات بخونمش
من خیلی دوست دارم اما این دوست داشتن و به زبون نمیارم
این بی عرضگیه منه که غرورم نمیذاره بهت بگم دوست دارم
امروز میخوام شجاعت به خرج بدم و بهت بگم ، اما تو فقطـــــــ بی دقت گوش بده
میخوام برات بخونم
وقتی که گریه میکنی ، وقتی که میخندی
متعجب میشم که گریه کردن و خندیدنت انقدر برام معنی دارن
حرفایی که الان میخوام بزنم ، همون حرفایین که فرصت گفتنشونو از دست داده بودم
میخوام اعتراف کنم ، اما تو فقطـــــــ گوش کن
میخوام برات بخونم ، برات بخونم
فقطـــــــ یه بار گوش بده و لبخند بزن
یکم برام مسخرست ، اما همچنان تو همه چیزه منی
بعضی وقتا از یه غریبه ، غریبه تر میشم
در واقع ، میخوام که موهام نوازش بشه
و بین دستات بغل گرفته بشم
وقتی که گریه میکنی ، وقتی که میخندی
متعجب میشم که گریه کردن و خندیدنت انقدر برام معنی دارن
حرفم اینه که ، وقتی به عقب برمیگردم احساس پشیمونی میکنم
ازت معذرت میخوام ، اما تو فقطـــــــ گوش کن
میخوام برات بخونم ، برات بخونم
فقطـــــــ معمولی رفتار کن
هرروز ممنونم که تو با منی
تو ، هدیه ای هستی که خدا بهم داده
بعد امروز ، شاید دوباره تبدیل به یه آدم معمولی بشم
اما امروز ، واقعا میخوام بهت بگم
پس گوش کن
وقتی که گریه میکنی ، وقتی که میخندی
متعجب میشم که گریه کردن و خندیدنت انقدر برام معنی دارن
حرفایی که الان میخوام بزنم ، همون حرفایین که فرصت گفتنشونو از دست داده بودم
میخوام اعتراف کنم و همین باعث میشه یکم ناشی به نظــر بیام
اما بهم گوش کن ، میخوام برات بخونم ، برات بخونم
فقطـــــــ گوش کن ، میخوام برات بخونم sing for you