وصفیکتنهای

#وصف_یک_تنهایے

تنهایئ یعنی .!؟
تخت خواب های دونفرۂ
اما خسته
یعنی خودت درآغوش خودت
با بالهایی شکسته
یعنی کشمکش
بین مرز نبودن و
خواهش بیهوده ماندن ...
یعنی جایی که من ایستاده ام
جایی که تو ایستاده ای
باید که دست برداریم
از انتظار
از فکر
ازهمه خوبهایی که
دگر زدستمان رفته
آری...
از همه روزهای خوبی که
زجا تنها
خاطراتش مانده . . .

{در سرزمینئ که
زهر طرفش
خورشید غروب میکند
دگر هیچ فردایئ
روز موعود نیست
#هیچ_فردایئ}


@moonlightyy

دیدگاه ها (۱)

آسمان تار ... زمین تور ... خیابان تیر است...«آه»... این کوچه...

شـــکرت خــداکه دفتر عمرم باز است هنوزنمیدانم چند ورق مانده ...

دلتو شکوند؟؟؟ بدرک•ببخشش• ولی بذار تو حسرت دوباره شنیدن صدات...

تـــا ظلــم استوار و ،در ظاهری متین استپیشـــانی رعیت ،با مُ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط