دلم رفتن میخواد
دلم رفتن میخواد
نه اینکه بزاریم بریم از این کشور
ولی کاش بند و بساطمون رو جمع میکردیم میرفتیم شمال...
من و تو و یه کلبه کوچولو که عطر گل و گیاه و سبزی های تازش آدمو مدهوش میکنه حال خوب و عجیبه ...
تو میرفتی سرکار و منم سعی میکردم کلی غذاهای خوشمزه شمالی یاد بگیرم
یا ترشی های رنگ و وارنگ درست کنم برات
عصرمون رو تو ایوون سپری میکردیم
با یه چایی با طعم دارچین..
دست همو میگرفتیم میرفتیم جنگل و تمشک میچیدیم یهو بارون میگرفت خیس و پاتیل برمیگشتیم به خونه قشنگمون..
آخ که چقدر دلم رفتن میخواد...
نه اینکه بزاریم بریم از این کشور
ولی کاش بند و بساطمون رو جمع میکردیم میرفتیم شمال...
من و تو و یه کلبه کوچولو که عطر گل و گیاه و سبزی های تازش آدمو مدهوش میکنه حال خوب و عجیبه ...
تو میرفتی سرکار و منم سعی میکردم کلی غذاهای خوشمزه شمالی یاد بگیرم
یا ترشی های رنگ و وارنگ درست کنم برات
عصرمون رو تو ایوون سپری میکردیم
با یه چایی با طعم دارچین..
دست همو میگرفتیم میرفتیم جنگل و تمشک میچیدیم یهو بارون میگرفت خیس و پاتیل برمیگشتیم به خونه قشنگمون..
آخ که چقدر دلم رفتن میخواد...
- ۱.۹k
- ۱۳ تیر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط