تحلیل واقعه عاشورا
محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر
در ایام ماه محرم هر شب مطالبی از کتاب ارزشمند تحلیل واقعه عاشورا از آثار علامه شهید مرتضی مطهری را با تأمل و دقت مطالعه کنیم.
تحلیل واقعه عاشورا
(ادامه مطلب از شب گذشته)
وقایع عصر تاسوعا
در مثل عصر امروزى آخرین فرمان قاطع از طرف عبیداللّه زیاد به کربلا رسید. عمر سعد از آن مردمى بود که هم خدا را مىخواهند هم خرما را، هم دین را مىخواهند هم دنیا را؛ هم مىخواست به وعدهها و به مُلک رى برسد و هم مىخواست دستش به خون حسین بن على آلوده نشود. پى درپى نامه مىنوشت و سفیر مىفرستاد بلکه قضیه به گونهاى فیصله پیدا کند که جنگى درگیر نشود و در عین حال او هم به هدف خودش رسیده باشد. آخرین نامهاى که براى عبیداللّه زیاد نوشت یک نامه [مؤثر بود و ]نزدیک بود که عبیداللّه زیاد تسلیم پیشنهاد عمر سعد شود. یک نفر از آنها، شمر ذىالجوشن، در کنار مجلس نشسته بود، از جا برخاست و گفت: امیر! پیشنهاد عمر سعد اشتباه است. حسین را رها نکن که اگر رها کنى و دامنه قیام و نهضت او گسترش پیدا کند و تمام دنیاى اسلام آگاه بشود، بعد او قوى خواهد بود و شما ضعیف. ابن زیاد مثل آدمى که خواب باشد و یکدفعه بیدار شده باشد، گفت:
اَلْیَوْمَ قَدْ عَلِقَتْ بِهِ مَخالِبُنا
یَرْجُو النَّجاةَ وَ لاتَ حینَ مَناصٍ
امروز است که چنگالهاى ما بر حسین بند شده و گرفتارش کرده است. حسین مىخواهد از چنگال ما نجات پیدا کند؟! چنین چیزى محال است. از دست عمر سعد هم ناراحت شد که این پیشنهادها چیست که مىدهى. یک نامه به او نوشت که ما تو را نفرستادیم که این مزخرفات را بنویسى. تو اگر حاضرى با حسین بجنگى، با رسیدن نامه من فورا باید مشغول جنگ بشوى، در هر ساعت و هر وقت که رسید؛ و اگر حاضر نیستى کنار برو، فرماندهى لشگر را بسپار به کسى که این نامه را مىآورد. و یک نامه محرمانه هم به شمر داد، گفت اگر دیدى حاضر نشد بجنگد خودت فرماندهى را به عهده بگیر، فورا گردن عمر سعد را بزن و سرش را براى من بفرست.
عصر تاسوعاست که این نامه غِلاظ و شِداد از ابن زیاد به عمر سعد رسید و مطالعه کرد. ناراحت شد. رو کرد به شمر و گفت: نامه من مىتوانست مؤثر باشد، تو نگذاشتى. شمر گفت: به هرحال بگو چه مىکنى؟ امر امیر را اطاعت مىکنى یا نه؟ گفت: بله خودم اجرا مىکنم. من چه بکنم؟ تو فرمانده فوج پیاده باش. همان جا بود که فرمان عمومى داد: «یا خیلَ اللّهِ ارکَبى و بالجنة اَبشرى» الآن است که باید حمله بکنیم؛ بدون اینکه به امام حسین اعلام کرده باشند.
ادامه مطلب را فردا شب ببینیم
در ایام ماه محرم هر شب مطالبی از کتاب ارزشمند تحلیل واقعه عاشورا از آثار علامه شهید مرتضی مطهری را با تأمل و دقت مطالعه کنیم.
تحلیل واقعه عاشورا
(ادامه مطلب از شب گذشته)
وقایع عصر تاسوعا
در مثل عصر امروزى آخرین فرمان قاطع از طرف عبیداللّه زیاد به کربلا رسید. عمر سعد از آن مردمى بود که هم خدا را مىخواهند هم خرما را، هم دین را مىخواهند هم دنیا را؛ هم مىخواست به وعدهها و به مُلک رى برسد و هم مىخواست دستش به خون حسین بن على آلوده نشود. پى درپى نامه مىنوشت و سفیر مىفرستاد بلکه قضیه به گونهاى فیصله پیدا کند که جنگى درگیر نشود و در عین حال او هم به هدف خودش رسیده باشد. آخرین نامهاى که براى عبیداللّه زیاد نوشت یک نامه [مؤثر بود و ]نزدیک بود که عبیداللّه زیاد تسلیم پیشنهاد عمر سعد شود. یک نفر از آنها، شمر ذىالجوشن، در کنار مجلس نشسته بود، از جا برخاست و گفت: امیر! پیشنهاد عمر سعد اشتباه است. حسین را رها نکن که اگر رها کنى و دامنه قیام و نهضت او گسترش پیدا کند و تمام دنیاى اسلام آگاه بشود، بعد او قوى خواهد بود و شما ضعیف. ابن زیاد مثل آدمى که خواب باشد و یکدفعه بیدار شده باشد، گفت:
اَلْیَوْمَ قَدْ عَلِقَتْ بِهِ مَخالِبُنا
یَرْجُو النَّجاةَ وَ لاتَ حینَ مَناصٍ
امروز است که چنگالهاى ما بر حسین بند شده و گرفتارش کرده است. حسین مىخواهد از چنگال ما نجات پیدا کند؟! چنین چیزى محال است. از دست عمر سعد هم ناراحت شد که این پیشنهادها چیست که مىدهى. یک نامه به او نوشت که ما تو را نفرستادیم که این مزخرفات را بنویسى. تو اگر حاضرى با حسین بجنگى، با رسیدن نامه من فورا باید مشغول جنگ بشوى، در هر ساعت و هر وقت که رسید؛ و اگر حاضر نیستى کنار برو، فرماندهى لشگر را بسپار به کسى که این نامه را مىآورد. و یک نامه محرمانه هم به شمر داد، گفت اگر دیدى حاضر نشد بجنگد خودت فرماندهى را به عهده بگیر، فورا گردن عمر سعد را بزن و سرش را براى من بفرست.
عصر تاسوعاست که این نامه غِلاظ و شِداد از ابن زیاد به عمر سعد رسید و مطالعه کرد. ناراحت شد. رو کرد به شمر و گفت: نامه من مىتوانست مؤثر باشد، تو نگذاشتى. شمر گفت: به هرحال بگو چه مىکنى؟ امر امیر را اطاعت مىکنى یا نه؟ گفت: بله خودم اجرا مىکنم. من چه بکنم؟ تو فرمانده فوج پیاده باش. همان جا بود که فرمان عمومى داد: «یا خیلَ اللّهِ ارکَبى و بالجنة اَبشرى» الآن است که باید حمله بکنیم؛ بدون اینکه به امام حسین اعلام کرده باشند.
ادامه مطلب را فردا شب ببینیم
- ۶۴۴
- ۱۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط