یونا خیلی خوب زود باش سوار شو

یونا: خیلی خوب زود باش سوار شو
ات: باشه
ات سوار ماشن میشه
یونا: ات
ات: بله
یونا مطمئنی داریم درست میریم همش جنگله
ات: یونا ایکیوت چنده؟
یونا: نمیدونم چطور؟
ات: خوب اخه احمق ما داریم میریم تو کلبه ی جنگلی
یونا: راس میگی
ات: ولش کن راهو ادامه بده بپیچ چپ

پرش زمانی به رسیدن به کلبه ی جنگلی
یونا: ات اینجا چقدر از شهر دوره
ات: برای همین اومدیم اینجا اومدیم ارامش داشته باشیم
یونا: راست میگی خواهر بیا بریم تو کلبه
ات: بریم
یونا: وای تویه کلبه قشنگ تر از بیرونشه
ات: من میرم چمدونمو بزارم تو اتاق توهم برو این لباسو از خودت دربیار یه لباس راحت بپوش
یونا: ات
ات: بله
یونا: من به دوست پسرم لوکیشن دادم گفتم بیاد اینجا
ات: چییی دیوونه شدی ما دوتایی اومدیم اینجا دخترونه حالا تو رفتی به دوست پسرت لو کیشن دادی
یونا: خوب دوستشم میادش
ات: دیگه بدتر از این نداریم
یونا: تروخدا
ات: حالا کی میان؟
یونا: یعنی قبول کردی
ات: مجبورم قبول کنم
یونا: شب میان
ات: باشه من برم لباسامو عوض کنم یکم اینجا ها بگردم

اینم از این پارت
دیدگاه ها (۹)

ات: یونا من رفتم یکم بگردم یونا: الان نرو ات: چی چرا؟ یونا: ...

پارت ۱ات ویوامروز اولین روز تعطیلات تابستونهبخاطر همین با یو...

اولی لباس ات دومی لباس یونا

رمان جدید داریمممممممم اسمشم رز پژمردسمعرفی ات: دختری خوشگل...

جیمین فیک زندگی پارت ۷۹#

از نفرت تا عشق

چرا حرف منو باور نمیکنی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط