بیا حساب و کتاب کنیم!
بیا حساب و کتاب کنیم!
اشک هایت سهم من،
لبخندهایم سهم تو!
قدم هایِ سردِ زمستان در آغوشِ من،
مردادِ خرماپزانِ تابستان سهم تو!
بوی زُخم دلتنگی سهم من،
عطر سیب و نارنج سهم تو!
بغض تاریک شب سهم من،
مهتاب سهم تو!
ردّ عبور سایه ی آفتاب سهم من،
حجمِ خوشه هایِ زردِ خورشید سهم تو!
مرداب سهم من، اقیانوس سهم تو!
زمین سهم من، کهکشان سهم تو!
تنهایی سهم من، عشق سهم تو!
تنها همه ی تو سهم من،
اندکی از من برای تو!
حتّی اگر عطر پیراهنم را
به آغوش قلبت سپرده باشی
نفس هایت را بریز روی تنی تنیده
از برگ های سبز یک درخت،
که از گیسوانِ انبوهت، سبز می شود ...
اشک هایت سهم من،
لبخندهایم سهم تو!
قدم هایِ سردِ زمستان در آغوشِ من،
مردادِ خرماپزانِ تابستان سهم تو!
بوی زُخم دلتنگی سهم من،
عطر سیب و نارنج سهم تو!
بغض تاریک شب سهم من،
مهتاب سهم تو!
ردّ عبور سایه ی آفتاب سهم من،
حجمِ خوشه هایِ زردِ خورشید سهم تو!
مرداب سهم من، اقیانوس سهم تو!
زمین سهم من، کهکشان سهم تو!
تنهایی سهم من، عشق سهم تو!
تنها همه ی تو سهم من،
اندکی از من برای تو!
حتّی اگر عطر پیراهنم را
به آغوش قلبت سپرده باشی
نفس هایت را بریز روی تنی تنیده
از برگ های سبز یک درخت،
که از گیسوانِ انبوهت، سبز می شود ...
۹.۱k
۰۱ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.