آن سوی مرگ

حتی تصورش آدم را به وحشت می‌اندازد. آنجا تو را بین اعمالت رها می‌کنند. و شروع می‌کنی به دیدن و فهمیدن اینکه کارهایت چقدر بد بوده.
هر کدام از اعمال بد یا افکار مسمومت چه پیامدهای ناگواری به بار آورده.
چه‌طور به احساسات دیگران، به مال، به جسم و روح‌شان صدمه زده.
در نتیجه، از درون عذاب می‌کشی. بر اثر پشیمانی و شرم و به دلیل عدم توانایی در جبران خطاهایت.
آن‌وقت، آرزویت، بزرگترین آرزویت، تنها آرزویت این است که بمیری.
بمیری و برای همیشه آرام گیری.
ما در این دنیا از مرگ می‌ترسیم؛ اما در آنجا مرگ یک آرزوی دست نیافتنی است...





پ.ن: این کتاب رو بعد از سه دقیقه در قیامت، بهم پیشنهاد دادن و کتاب جالب بود واقعا.

می دونید اینکه آدم به فراماده اعتقاد داشته باشه و جزء کسانی باشه که به غیب اعتقاد داره، حس *خودنگهداری* بیشتری داره.
ماها انقدر در این کالبد مادی اسیر و درگیر شدیم که نفس مجرد فراماده رو یادمون رفته.
کتاب تلنگرها و‌توصیفات مفیدی داشت.


#کتاب
نام کتاب: #آن_سوی_مرگ
نویسنده: #جمال_صادقی
#نشر_معارف
دیدگاه ها (۰)

دهکده خاک بر سر

سه دقیقه در قیامت

خداحافظ دنیا

مهاتما گاندی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط