از دست جفایت به دلم شورو شر افتاد

از دست جفایت به دلم شورو شر افتاد
یعنی شرری بد که مرا در جگر افتاد
آن عهد که بستی با من زارشکستی
بر نور امیدم بخدا پرده بر افتاد
خندان شوی از گریه ام ای بت ظالم
بس کن صنما در دل زارم شرر افتاد🌷🌱

فکرت#کمپین-حال خوب🌷🌱
دیدگاه ها (۱)

هنوز باران را بی چتر برف را بی دستکش و چای را بی قند دوست دا...

خیالت مهی است که از کوه پایین آمدهخیس می شومبی آنکه قطره های...

تو در منی‌ مثل عكس ماه در بركهدر منی‌ و دور از من🌷🌱رسول یونا...

مطلـــب ما بی‌دلان از چشم ‌بستنخواب نیستدر به روی آرزوی خام ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط