رز نمیخواهم مرا ارکیدهای ازلب ببخش

رُز نمی‌خواهم، مرا ارکیده‌ای ازلب ببخش
بر دلم پس لرزه‌هایی ماندگار ازتب ببخش

کل دنیا را ببخشم تا زنی پلکی به من
آسمانها زیر پایت ، بر سرم کوکب ببخش

خون ِ دلها میکشم تا با غزل رسوا شویم
من که از عشقت بگویم، شعر خود مطلب ببخش

دین و  ایمانم  فراری  می شوند  از ناز ِ تو
کرده‌ای‌تاراجم ازخودلقمه ای مذهب‌ببخش

کافری کردی به جانم، فکر ِ خونریزی نباش
من رئالم نازنین، راهی از این مکتب ببخش

راه ِ دوری رفته ای، ای صبر ِ بی ایوب ِ من
جرعه ای از بهترین ایوب را امشب ببخش

پشت ِ آن دیوار ِ آزادی سخن سنجم به بند
زیرباران خیس غم، ارکیده ای با لب ببخش!

#ستایش_قلب_سربی
#دلنوشته
#عاشقانه
#دلنوشته_های_من ‌ ‎‌‌‌‎
دیدگاه ها (۰)

تو ای زیبا پری ،جانا،که عطرت کرد مدهوشمبه من گفتی بمان،ماندم...

بوسه گر ساقی دهد ساغر زنمبوسه را بر جام یک دلـــبر زنمآه ساق...

#ستایش_قلب_سربی #عکس_نوشته #ویسگون #خدا #مناجات_با_خدا

#عکس_نوشته #ستایش_قلب_سربی #خدا #مناجات #مناجات_با_خدا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط