یک بهانه کوچک
یک بهانه کوچک !
زنی نزد شیوانا رفت و گفت :"کنترل اعصابم را از دست داده وبه همسرم اهانت کرده ام و از او خواسته ام که از زندگی ام بیرون برود. او هم بلافاصله وسایلش را برداشته و رفته است و اکنون چند ماهی است که سراغی ازمن و بچه ها نمی گیرد. به روش های مختلف به او پیغام داده ام که برگردد , اما خودش را به نشنیدن می زند و همان جمله ای را که روز رفتن به او گفتم , تکرار می کند. چه کنم ؟"
شیوانا پرسید: "قبل از آن اتفاق , صبوری اش چگونه بود؟"
زن گفت:"همسرم دنیای صبوری بود. هرچه من و بچه ها به او می گفتیم , لبخند می زد و چند دقیقه بعد انگار که فراموش کرده باشد , رفتار عادی پیش می گرفت. اما این بار نمی دانم چرا کاسه صبرش لبریز شد و بهانه ای پیدا کرد و رفت!"
شیوانا تبسمی کرد و گفت:"اشتباه همه این است که گمان می کنند صبر و شکیبایی دریایی است که هر چه در آن بریزی , پر نمی شود. همسرت به خاطر رفتار نامناسبی که شما در طول زمان با او داشتید , از مدت ها قبل دنبال راهی برای فاصله گرفتن می گشت و بار آخر وقتی خودت با زبان خودت درخواست رفتن کردی , او در واقع بهانه گمشده اش را یافت و به آن چسبید و رها نکرد. آن هایی که ظاهر کار را می بینند به خود می گویند او رفت , چون تو طردش کردی و در نتیجه تو را مقصر رفتن وی می دانند. اما خودت بهتر از هر کسی می دانی که به تدریج با کج رفتاری , اعتبار و ارزشت را نزد او از دست داده ای و او هم فاصله گرفتن و دور شدن از تو را انتخاب کرده است . در این خصوص کاری از من ساخته نیست. کسی که بخواهد بماند, هزاران راه و بهانه برای ماندن پیدا می کند, اما برای کسی که می خواهد برود , یک بهانه کوچک هم کافی است."
زنی نزد شیوانا رفت و گفت :"کنترل اعصابم را از دست داده وبه همسرم اهانت کرده ام و از او خواسته ام که از زندگی ام بیرون برود. او هم بلافاصله وسایلش را برداشته و رفته است و اکنون چند ماهی است که سراغی ازمن و بچه ها نمی گیرد. به روش های مختلف به او پیغام داده ام که برگردد , اما خودش را به نشنیدن می زند و همان جمله ای را که روز رفتن به او گفتم , تکرار می کند. چه کنم ؟"
شیوانا پرسید: "قبل از آن اتفاق , صبوری اش چگونه بود؟"
زن گفت:"همسرم دنیای صبوری بود. هرچه من و بچه ها به او می گفتیم , لبخند می زد و چند دقیقه بعد انگار که فراموش کرده باشد , رفتار عادی پیش می گرفت. اما این بار نمی دانم چرا کاسه صبرش لبریز شد و بهانه ای پیدا کرد و رفت!"
شیوانا تبسمی کرد و گفت:"اشتباه همه این است که گمان می کنند صبر و شکیبایی دریایی است که هر چه در آن بریزی , پر نمی شود. همسرت به خاطر رفتار نامناسبی که شما در طول زمان با او داشتید , از مدت ها قبل دنبال راهی برای فاصله گرفتن می گشت و بار آخر وقتی خودت با زبان خودت درخواست رفتن کردی , او در واقع بهانه گمشده اش را یافت و به آن چسبید و رها نکرد. آن هایی که ظاهر کار را می بینند به خود می گویند او رفت , چون تو طردش کردی و در نتیجه تو را مقصر رفتن وی می دانند. اما خودت بهتر از هر کسی می دانی که به تدریج با کج رفتاری , اعتبار و ارزشت را نزد او از دست داده ای و او هم فاصله گرفتن و دور شدن از تو را انتخاب کرده است . در این خصوص کاری از من ساخته نیست. کسی که بخواهد بماند, هزاران راه و بهانه برای ماندن پیدا می کند, اما برای کسی که می خواهد برود , یک بهانه کوچک هم کافی است."
- ۶۱۴
- ۲۶ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط