part 15
part 15
ا/ت: جیمین دعا کن که جرت ندم حالا بیا جمع کنننن
جیمین: باشه آجوما
ا/ت: باشه آجوشی
جیمین: خفه آجوشی هم خودتی
ا/ت: پس آجوما هم خودتی
جیمین: زبون دراز
ا/ت: حیف که از تو زبون دراز تر نیستم
(بعد از جمع کردن)
ا/ت: جیمین
جیمین: چته؟
ا/ت: میای فردا با ته بریم بیرون؟
جیمین: اگه بخوام بیام باید یونا هم بیاد
ا/ت: باشه پس به یونا هم زنگ بزن
جیمین: چیشده حالا به فکر منو یونایی؟
ا/ت: خببب سورا با ته میاد گفتم منم با برادرم و دوس دخترش برم
جیمین: هعی میدونستم خیلی دوسم داری
ا/ت: هرچیم که باشه خودمو بیشتر دوس دارم
(ساعت ۹ صبح)
ا/ت: جیمیننننننننن بلنددددددد شوووووووو
جیمین: چچمیممیمرن چیشده؟
ا/ت: بیشور یونا اینجاس داریم میریم چرا نمیپوشی؟
جیمین: شت الان میام...
(بعد از پوشیدن)
ا/ت: خب دیگه بریم
یونا: خیلی ممنونم
جیمین: بزن که بریم
(رفتن به خونه سورا)
سورا: خوش اومدییننننن!
ا/ت: ملسی
ته: سلام بر ا/ت خوشگلم
ا/ت: سلام بر ته گوساله
یونا: سلام
جیمین: سلام
سورا: علیک...خب بچه ها میاین بریم رستوران؟
ا/ت: ارهههههه
جیمین: ارع
یونا: من مشکلی ندارم
ته: خب دیگه ا/ت پس دیگه منو ته صدا نکن
ا/ت: باشه پس گوساله صدات میکنم
ته: نه من میخوام بیب صدات کنم از خانومی خسته شدم
ا/ت: هعی پس منم همون گوساله صدات میکنم
ته: ها ها باشه
ا/ت: خب بچه ها بریم
برای پارت بعد
۲۰ لایک❤️
هعی متاسفم که کم بود و اینکه دیر گزاشتم چون مریض بودم
#گوئن
ا/ت: جیمین دعا کن که جرت ندم حالا بیا جمع کنننن
جیمین: باشه آجوما
ا/ت: باشه آجوشی
جیمین: خفه آجوشی هم خودتی
ا/ت: پس آجوما هم خودتی
جیمین: زبون دراز
ا/ت: حیف که از تو زبون دراز تر نیستم
(بعد از جمع کردن)
ا/ت: جیمین
جیمین: چته؟
ا/ت: میای فردا با ته بریم بیرون؟
جیمین: اگه بخوام بیام باید یونا هم بیاد
ا/ت: باشه پس به یونا هم زنگ بزن
جیمین: چیشده حالا به فکر منو یونایی؟
ا/ت: خببب سورا با ته میاد گفتم منم با برادرم و دوس دخترش برم
جیمین: هعی میدونستم خیلی دوسم داری
ا/ت: هرچیم که باشه خودمو بیشتر دوس دارم
(ساعت ۹ صبح)
ا/ت: جیمیننننننننن بلنددددددد شوووووووو
جیمین: چچمیممیمرن چیشده؟
ا/ت: بیشور یونا اینجاس داریم میریم چرا نمیپوشی؟
جیمین: شت الان میام...
(بعد از پوشیدن)
ا/ت: خب دیگه بریم
یونا: خیلی ممنونم
جیمین: بزن که بریم
(رفتن به خونه سورا)
سورا: خوش اومدییننننن!
ا/ت: ملسی
ته: سلام بر ا/ت خوشگلم
ا/ت: سلام بر ته گوساله
یونا: سلام
جیمین: سلام
سورا: علیک...خب بچه ها میاین بریم رستوران؟
ا/ت: ارهههههه
جیمین: ارع
یونا: من مشکلی ندارم
ته: خب دیگه ا/ت پس دیگه منو ته صدا نکن
ا/ت: باشه پس گوساله صدات میکنم
ته: نه من میخوام بیب صدات کنم از خانومی خسته شدم
ا/ت: هعی پس منم همون گوساله صدات میکنم
ته: ها ها باشه
ا/ت: خب بچه ها بریم
برای پارت بعد
۲۰ لایک❤️
هعی متاسفم که کم بود و اینکه دیر گزاشتم چون مریض بودم
#گوئن
۲۶.۷k
۲۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.