حکایت رفاقت حکایت سنگهای کنار ساحله

حکایت رفاقت حکایت سنگهای کنار ساحله …
اول یکی یکی جمع شون میکنی تو بغلت بعدش یکی یکی پرتشون میکنی تو آب ؛
اما بعضی وقتها سنگهای قیمتی گیرت میاد که هیچ وقت نمیتونی پرتشون کنی …

ممنون بابت حضورتون بامرام ترین رفیق هاااااا

اینکه 6 ماه بی وقفه هر روز و هرشب بیاد من بودین دلیلش خوبی من نیست قطعا... لطف و محبت شمارو میرسونه..


شیرینآ نفسممممممم
محمددددددد دوست عزیزم

ممنون ک هستین عشقــــــآ♥ ♥ ♥ ♥

محمد اینقدددددم غررررر نزن بابت ﭘستا زیادم.. 😄 😄

کل این ﭼن ماه نبودمو تو ی ماه جبران میکنم توام بایددددد لایک کنی تاکید میکنم بایددددددددد 😅 😅 😅 🙊 🙊 😹 😹
دیدگاه ها (۲۵)

#طبیـــــــعٺ 🌹 🌴 🌳 🌿 🌺

#طبیـــــــعٺ 🌹 🌴 🌳 🌿 🌺

میگن اگه عزیزی جزئی از خاطرات خوب زندگیت شد،برای بودنش ازش ت...

نگران من نباشفقط اگر خواستی‌ بروی طوری بروتا به اندازهٔ نبود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط