خود ندانم چه خطایی کردم
خود ندانم چه خطایی کردم
که ز من رشته الفت بگسست
در دلش جایی اگر بود مـرا
پس چرا دیده ز دیدارم بست
هر کجا مینگرم باز هم اوست
که به چشمان تـرم خیره شـده
درد عشقست که با حسرت و سوز
بر دل پُـر شرَرَم چیره شـده
تا لبی بر لب من میلغزد
میکِشم آه که کاش این او بود
کاش این لب که مرا میبوسد
لب سوزنده آن بدخو بود
در ببندید و بگویید که من
جز از او همه کس بگسستم
کس اگر گفت چرا ؟ باکم نیست
فاش گویید که عاشق هستم . . .
#فـروغ_فرخزاد
که ز من رشته الفت بگسست
در دلش جایی اگر بود مـرا
پس چرا دیده ز دیدارم بست
هر کجا مینگرم باز هم اوست
که به چشمان تـرم خیره شـده
درد عشقست که با حسرت و سوز
بر دل پُـر شرَرَم چیره شـده
تا لبی بر لب من میلغزد
میکِشم آه که کاش این او بود
کاش این لب که مرا میبوسد
لب سوزنده آن بدخو بود
در ببندید و بگویید که من
جز از او همه کس بگسستم
کس اگر گفت چرا ؟ باکم نیست
فاش گویید که عاشق هستم . . .
#فـروغ_فرخزاد
۱.۱k
۰۱ آذر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.