جوانی بود که عاشق دختری بود دختر خیلی زیبا و زرق و برق د

جوانی بود که عاشق دختری بود. دختر خیلی زیبا و زرق و برق دار نبود، اما برای این جوان همه چیز بود. جوان همیشه خواب دختر را می‌دید که باقی عمرش را با او سپری می‌کند. دوستان جوان به او می‌گفتند: «چرا اینقدر خواب او را می بینی وقتی نمی‌دانی او اصلاً عاشق تو هست یا نه؟ اول احساست را به او بگو و ببین او تو را دوست دارد یا نه.»
جوان فکر می‌کرد دختر او را دوست دارد. دختر از اول می‌دانست که جوان عاشق اوست. یک روز که جوان به او پیشنهاد ازدواج داد، او رد کرد. دوستانش فکر کردند که او به هم خواهد ریخت و به مواد اعتیادآور روی خواهد آورد و زندگیش تباه خواهد شد. اما با تعجب دیدند که او اصلاً افسرده و غمگین نیست.
وقتی از او پرسیدند که چطور است که او غمگین نیست، او جواب داد: «چرا باید احساس بدی داشته باشم؟ من کسی را از دست دادم که هرگز عاشق من نبود و او کسی را از دست داده است که واقعاً عاشق او بود.»
به دست آوردن عشق واقعی سخت است. عشق یعنی خود را فدای دیگری کردن بدون هیچگونه چشم‌داشتی، و اگر فردی این را رد می‌کند، اوست که مهم‌ترین چیز در زندگی را از دست داده است. پس هرگز احساس افسردگی و دل‌شکستگی نداشته باشید.
#deep_feeling
دیدگاه ها (۵)

یه نفر میگفت:پدربزرگم یه نیسان داشت که گفته میشد اولین نیسان...

سه مسافر به رم رفتند. آنها با پاپ ملاقات کردند. پاپ از مسافر...

یه خانمی میگفت خدارو شکر! داماد خوبی دارم.دخترم هرچی بخواد ب...

عصروقتی مرد از سرکار اومد خونه زن سریع نامه ای ک از قبل داخل...

آبیِ بیکران💙روزی روزگاری، یک احمق

رمـان زخٰم عشق تـو پـارت هفتـم🌚✨︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۫...

---پارت ۲: اولین گفتگوصبح زود بود و خیابان‌ها هنوز در خواب ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط