رمان حامیم
رمان حامیم
پارت۷
رسیدن خونه:
حامیم: بچه ها فردا صبح برمیگردیم
عسل: ساعت چند؟
حامیم: ۱۰ اینا
صبحروز بعد( ساعت ۹)
حامیم: بچه ها پاشید وسایلتونو جم کنید راه بیوفتیم
نیم ساعت بعد:
حامیم: بریم؟
بچه ها: بریم
تو ماشین:
حامیم: بچه ها اولین کنسرت ۱۴۰۳ ۲۷ اردیبهشت کنسرت داریما
علیرضا: جدی😂
حامیم: اهوم
فرید: حالا کجا هست کنسرت؟
حامیم: تهران هتل اسپیناس
۴ ساعت بعد: (ساعت ۱ ظهر)
مکان: خونه حامیم
علیرضا: خاله لیلا (مامان حامیم) ما دیگه مزاحمنمیشیم بریم خونمون
لیلا: نه نمیزارم برید شام میخام قرمه سبزی بپزم
علیرضا: خاله دوس دارم مقاومتکنم ولی قرمه سبزی هایی ک میپزی رو نمیشه نخورد😂
حامیم: بچه ها پاشید بریم پارک یکم بشینیم
باران: ساعت یک ظهر چه پارکی
حامیم: بریم یکم هوامون عوض شه
فرید: خاله لیلا برا این حامیم کت شلوار هم بخرین دیگه چند وقت دیگ باید برید خاستگاری براس
لیلا: شما ینفرو پیدا کنید ما میریم خاستگاری
علیرضا: خاله جان حامیم خودش پیدا کرده
حامیم: بچه ها زشته😂
لیلا: حامیم کی هست این دختره حالا؟😂
عسل: خاله من بگم؟
لیلا: بگو دخترم
عسل: همین باران خودمون
حامیم: عه بچه ها😂
لیلا: باران جان چطوری اینو تحملش میکنی؟😂
باران: خاله پسر به این خوبی دارید چرا تحمل نکنم
بچه ها:😂😂
حامیم: من میرم تو آسانسور عکس بگیرممیآید ی لحظه
ادامه دارد...
پارت۷
رسیدن خونه:
حامیم: بچه ها فردا صبح برمیگردیم
عسل: ساعت چند؟
حامیم: ۱۰ اینا
صبحروز بعد( ساعت ۹)
حامیم: بچه ها پاشید وسایلتونو جم کنید راه بیوفتیم
نیم ساعت بعد:
حامیم: بریم؟
بچه ها: بریم
تو ماشین:
حامیم: بچه ها اولین کنسرت ۱۴۰۳ ۲۷ اردیبهشت کنسرت داریما
علیرضا: جدی😂
حامیم: اهوم
فرید: حالا کجا هست کنسرت؟
حامیم: تهران هتل اسپیناس
۴ ساعت بعد: (ساعت ۱ ظهر)
مکان: خونه حامیم
علیرضا: خاله لیلا (مامان حامیم) ما دیگه مزاحمنمیشیم بریم خونمون
لیلا: نه نمیزارم برید شام میخام قرمه سبزی بپزم
علیرضا: خاله دوس دارم مقاومتکنم ولی قرمه سبزی هایی ک میپزی رو نمیشه نخورد😂
حامیم: بچه ها پاشید بریم پارک یکم بشینیم
باران: ساعت یک ظهر چه پارکی
حامیم: بریم یکم هوامون عوض شه
فرید: خاله لیلا برا این حامیم کت شلوار هم بخرین دیگه چند وقت دیگ باید برید خاستگاری براس
لیلا: شما ینفرو پیدا کنید ما میریم خاستگاری
علیرضا: خاله جان حامیم خودش پیدا کرده
حامیم: بچه ها زشته😂
لیلا: حامیم کی هست این دختره حالا؟😂
عسل: خاله من بگم؟
لیلا: بگو دخترم
عسل: همین باران خودمون
حامیم: عه بچه ها😂
لیلا: باران جان چطوری اینو تحملش میکنی؟😂
باران: خاله پسر به این خوبی دارید چرا تحمل نکنم
بچه ها:😂😂
حامیم: من میرم تو آسانسور عکس بگیرممیآید ی لحظه
ادامه دارد...
۴.۱k
۰۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.