کاش آدمها خسته می شدند از بد بودن….آنوقت بساط چای و شیرینی را بر میداشتیم…میرفتیم تا گسترده ترین سایه ای که سراغ داشتیمروبروی هم می نشستیمو صدای خنده مان تمام دشت را سر شوق می آورد.