تا بحال با ارنج زمین خورده ای؟ یا سرشانه ی راستت به تیزی
تا بحال با ارنج زمین خورده ای؟ یا سرشانه ی راستت به تیزی نوک پنجره خورده؟
اصلا بگو ببینم ، تا بحال قوزک پایت در یک چاله ی عمیق پیچ خورده تا تو صدای تق تق استخوان هایت را بشنوی؟
تاول پشت پایت تاحالا ترکیده و تو مجبور بوده باشی ساعت ها راه بروی؟
اصلا این دردها هیچ،
تا بحال شده مادرت مریض باشد و تو از سر شب در رخت خوابت بیدار باشی و برای طلوع صبح ضجه بزنی؟
تا بحال شرم را در چشم های غمگین پدرت دیده ای؟
من
به اندازه ی تمام این دردها
دوستت دارم...
اصلا بگو ببینم ، تا بحال قوزک پایت در یک چاله ی عمیق پیچ خورده تا تو صدای تق تق استخوان هایت را بشنوی؟
تاول پشت پایت تاحالا ترکیده و تو مجبور بوده باشی ساعت ها راه بروی؟
اصلا این دردها هیچ،
تا بحال شده مادرت مریض باشد و تو از سر شب در رخت خوابت بیدار باشی و برای طلوع صبح ضجه بزنی؟
تا بحال شرم را در چشم های غمگین پدرت دیده ای؟
من
به اندازه ی تمام این دردها
دوستت دارم...
۲.۵k
۲۳ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.