من باشم و تو، صبح زود، داخل چادر، زیرپتوی پشم شیشه ای که
من باشم و تو، صبح زود، داخل چادر، زیرپتوی پشم شیشهای که خوب آدم را گرم میکرد و بیدار شوم و زیپ چادر را کشیده باشم و خنکی هوای صبح قاطی شده با بوی عطر چمنهای تازه آب داده شده پخش بشود توی چادر و سفت توی خودت گوله شدی باشی و چشمانت را به زحمت بازکنی و ادامهی سفر منتظرمان باشد
#یک_مماس
#عاشقانه
#یک_مماس
#عاشقانه
۴۹۰
۰۳ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.