ارسلانمعلوم ک میام

ارسلان.معلوم ک میام
دیانا.من نمیتونم بدون خدافظی از مامانم از ایران برم
نیکا. اگر بگی اگر به مامانم بگم چی اونوقت من نمیتونم خودت میدونی
دیانا.بابا من باهاشون صحبت می کنم که نکردم مامان من جون من در میارم باشه حرف نمیزنه
نیکا. یعنی بگم خودم با دستای خودم خفت می کنم چون دوست می خیلی دوستت دارم نمی کنم
دیانا.جوننننن
ارسلان.من میتونم بدون اینکه به خانوادم بگم خوب از ایران برم ولی من مطمئنم که خانوادم میرم ولی دیگه شده در روشون قفل می کنم مجبورم چون
نیکا. در هر حال هر کدومتون به مادر من داره میگه خفتون می کنم تمام
متین. من میگم
نیکا.تو گو خوردی
دیدگاه ها (۰)

بگید کامنتا خودم ۲

حالت چطوره خوشگله

۸۰۰تایی شدنمون مبارککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککک...

رمان بغلی من پارت۱۳۶و۱۳۷و۱۳۸و۱۳۹دیانا: ارسلان اون بچه فقط پن...

Embrace of the mafia

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط