تا شب هراسانم غرورم هست و شورم نه

تا شب هراسانم غرورم هست و شورم نه
تا صبح بیدارم خیالم هست و خوابم نیست
دیدگاه ها (۱)

در فراسوهای پیکرهایمانبه مـــن... وعده‌ی دیداری بده ...!!

می نویسم که "شب تار سحر می گردد"یک نفر مانده ازین قوم که برم...

بازم ی شب دیگ صبح شد خوابم نبرد :)

میانِ خواب و بیداری، شبی دیدم خیالِ او🌸از آن شب واله و حیران...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط