- مامان با یک دستش داداشمو بغل کرده بود و زیر چادرش گرفته
- مامان با یک دستش داداشمو بغل کرده بود و زیر چادرش گرفته بود تا سرما نخوره، با دست دیگش شعار می داد. منم پایین چادرشو محکم گرفته بودم. آخه خیلی شلوغ بود. من فهمیدم پشت بوما پر از تیراندازه...
http://waladiat.com/moghavemat/item/238-2015-04-18-06-12-27.html
#والعادیات
#داستانک انقلاب
http://waladiat.com/moghavemat/item/238-2015-04-18-06-12-27.html
#والعادیات
#داستانک انقلاب
۴۵۲
۰۹ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.