به بهار میمانی

به بهار می‌مانی
ناگهان در تنِ سرمازده‌ام می‌تابی و دوباره شکوفه می‌دهد، هر آن احساسی که در من خشکیده بود.
"سبز"
دیدگاه ها (۶)

شد، شد، نشد سکوت میکنم، پشت سرم رهاش میکنم و فاصله میگیرم، ا...

با وجود همه چیزهایی که می‌گوییم یا می‌نویسیم، چیزهای زیادی د...

چقد خوبه که اینارو به عاداتمون اضافه کنیم...

-

به لباس سبزی افتخار میکنم که هیچگاه سبز نماند این لباس سالها...

به لباس سبزی افتخار میکنم که هیچگاه سبز نماند این لباس سالها...

صدایت جان دوباره می دهد به تن خسته من... به سراغ تو شبی با ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط