تولد انسان روشن شدن کبریتی است
" تولد انسان روشن شدن کبریتی است"
و
مرگش خاموشی آن!
بنگر در این فاصله چه کردی؟!!
گرما بخشیدی...؟!
یا
سوزاندی...؟!!
ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ 3ﭼﯿﺰ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﮐﺴﯽ را مسخره نکنیم:
1_ﭼﻬﺮﻩ
2_ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ
3_ ﺯﺍﺩﮔﺎﻩ
ﭼﻮﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺣﻖ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﯽ
ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ آنها ندارد ...
ﺑﻪ زیباییمان ننازیم چون
ما ﺧﻠﻘﺶ ﻧﮑﺮﺩﻩ ایم
ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺑﻪ ﺍﺻﻞ ﻭ ﻧﺴﺐ خودمان نکنیم چون
ما ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺶ ﻧﮑﺮﺩﻩ ایم ...
اگر میتوانیم
به "اخلاق"
"مَنِش"
و "انسانیتمان" بنازیم
ﭼﻮﻥ خودمان هستیم ﮐﻪ آن را میسازیم...
میان آیینه بینم...
"منی" آشفته و تنها...
خموش و سرد و بی تابم
چونان،،،
آتش ، به زیر بال خاکستر...
زمان سوزانده است جانم
زمین گیرد مرا در بر....
نگاهم....
خسته تراز خسته
تنم....
سرد است سرد...
از خاطرات تلخ دورانم...
کشم دستی به روی " من"
نوازش می کنم خود را...
و می گویم به خود اینک
مباش غمگین،،،
منم با تو،،،
فقط با تو...
تا لحظه آخر...
****
همیشه هم قافیه بوده اند، سـیب و فریـب!
همانند سیبی که آدم و حوا را فریب داد و حالـــا هم با هم میگوییم
سیـــــــب
و دوربین های عکاسی را فریب میدهیمـــ
تا پنهان کنیم اندوهمان را پشت این لبخند مصنوعی…
و
مرگش خاموشی آن!
بنگر در این فاصله چه کردی؟!!
گرما بخشیدی...؟!
یا
سوزاندی...؟!!
ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ 3ﭼﯿﺰ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﮐﺴﯽ را مسخره نکنیم:
1_ﭼﻬﺮﻩ
2_ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ
3_ ﺯﺍﺩﮔﺎﻩ
ﭼﻮﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺣﻖ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﯽ
ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ آنها ندارد ...
ﺑﻪ زیباییمان ننازیم چون
ما ﺧﻠﻘﺶ ﻧﮑﺮﺩﻩ ایم
ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺑﻪ ﺍﺻﻞ ﻭ ﻧﺴﺐ خودمان نکنیم چون
ما ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺶ ﻧﮑﺮﺩﻩ ایم ...
اگر میتوانیم
به "اخلاق"
"مَنِش"
و "انسانیتمان" بنازیم
ﭼﻮﻥ خودمان هستیم ﮐﻪ آن را میسازیم...
میان آیینه بینم...
"منی" آشفته و تنها...
خموش و سرد و بی تابم
چونان،،،
آتش ، به زیر بال خاکستر...
زمان سوزانده است جانم
زمین گیرد مرا در بر....
نگاهم....
خسته تراز خسته
تنم....
سرد است سرد...
از خاطرات تلخ دورانم...
کشم دستی به روی " من"
نوازش می کنم خود را...
و می گویم به خود اینک
مباش غمگین،،،
منم با تو،،،
فقط با تو...
تا لحظه آخر...
****
همیشه هم قافیه بوده اند، سـیب و فریـب!
همانند سیبی که آدم و حوا را فریب داد و حالـــا هم با هم میگوییم
سیـــــــب
و دوربین های عکاسی را فریب میدهیمـــ
تا پنهان کنیم اندوهمان را پشت این لبخند مصنوعی…
- ۲۸۶
- ۲۴ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط