🕷پارت یازدهم عشق تلخ🥀

🕷پارت یازدهم عشق تلخ🥀

🐹آخخخخ من کجاممم؟؟
🐨خوبه بلند شدی:)
🐹تو...تو چکار کردییییییی(با داد و سر و صدا)
🐨دستات رو بستم و بیهوشت کردم؛)
🐹ولممممم کننن
🐨خب.خب با اینکه زیاد مقصر این داستان نیستی ولی من تو رو دلیل هرزه بودن پدرم میدونم:)
🐹پدرت کیه اصلا تو کی هستی؟؟؟
🐨یادت رفته خیلی ناراحت شدم.من پسر عموی بزرگتم:))
🐹یعنی عموم میشه اون هرزه ی بی لیاقت
🐨مراقب حرف زدنت باش کیم سوکجین وگرنه....
🐹منو میکشی!ارهههههه!!!پس بکششش!
🐨(احمق نمیدونه دارم درباره چی میگم)
🐨ببین پدر من یعنی عموت،عشق اول مادرت هستش یعنی اون عشق میشه گفت دوطرفه بوده که بابات اومد و همچی از هم پاشید!بعدش پدرم افسورده شد و حالش گرفته شد و اومد با یکی همدردی کنه که یکی زن براش هرزه بازی کرد و اونم عاشق زنه شد.و اینطوری شد که شما احمق ها فکز می کنید پدرم هرزه هه!
🐹به من چه الان؟؟
🐨قبل به دنیا اومدنت اونا عاشق بودن تا اینکه تو و شوگا و ته به دنیا اومدید و ما رو بدبخت کردید الان هم باید تقاص کارتون رو پس بدید!!!
🐹خیلی احمقی که حرف پدرت رو باور کردی:)
🐨خب.خب یه سوال باهوش تو درباره اون ارث چیزی میدونی؟
🐹ای پول دوست هوس باز ولمممم کن
🐨خوبه پس میدونی،یکم دروغ بگی باید دوهزار برابرش درد بکشی!
🐹ولمممم کن بی مصرففففف!!
🐨خب،اون نامه که مادرت نوشته بود کجاس؟؟؟
🐹نامه...کدوم نامه؟؟؟
🐨فیلم بازی نکن،همون نامه قبل مرگش!
🐹من وقتی اون مرد فقط ۸ سالم بود از کجا بدونم؟؟
🐨که نمیگی.اوکی!
🐹سوال بعد.
🐨وقتی ۸ سالت بود تهیونگ که به دنیا اومد یادت هست.چه اتفاق هایی توی خونتون افتاد؟
🐹سوال بعدی!
🐨میگی یا نه؟
🐹نه.به ما توی بچگی یاد دادن درباره مسائل خانوادگی چیزی نگیم؛)
(نامجون در اتاقی که بود رو قفل کرد و رفت سمت کمد و تسمه چربی شو برداست و با هر ضربه به جین می گفت:میگی یا نه؟)

🐨(اونقدر عصبی بودم که حواسم نبود اون از حال رفته!خواستم برم که دلم نیومد و بردمش توی تختم و پانسمانش کردم:))

#پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره