با خوندنشون، حسشون کن:
با خوندنشون، حسشون کن:
صدای بارون رو شیروونی، صدای باد بین برگای درخت تو سکوت کامل، صدای آتیش و سوختن چوب وسط زمستون، بوی خاک بارون خورده، بوی پوست پرتقال روی بخاری، بوی کتاب نو، طعم چایی تازه دم وسط یه روز سرد، طعم قهوه ی بدون شکر، دیدن اقیانوس از پشت پنجره، دیدن درختای بلند از بالکن کلبه ی چوبی، دیدن برج ایفل از پشت بوم هتل روبه رو، لمس ماسه های نرم و روشن ساحل، لمس هوای خنک از پنجره ماشین با چشمای بسته، لمس قسمت خنک بالش وسط تابستون، حس دوس داشته شدن، حس تکیهگاه بودن، حس مهم بودن و همیشگی بودن.
صدای بارون رو شیروونی، صدای باد بین برگای درخت تو سکوت کامل، صدای آتیش و سوختن چوب وسط زمستون، بوی خاک بارون خورده، بوی پوست پرتقال روی بخاری، بوی کتاب نو، طعم چایی تازه دم وسط یه روز سرد، طعم قهوه ی بدون شکر، دیدن اقیانوس از پشت پنجره، دیدن درختای بلند از بالکن کلبه ی چوبی، دیدن برج ایفل از پشت بوم هتل روبه رو، لمس ماسه های نرم و روشن ساحل، لمس هوای خنک از پنجره ماشین با چشمای بسته، لمس قسمت خنک بالش وسط تابستون، حس دوس داشته شدن، حس تکیهگاه بودن، حس مهم بودن و همیشگی بودن.
۱۷.۶k
۲۴ تیر ۱۴۰۱