فیک: گودال
فیک: گودال
part⁴⁴
پشت در اتاقش قرار گرفت
دستش بالا برد اما قبل از اینکه بخواد در بزنه در اتاق باز شد
دختری هم قد خودش با موهای کوتاه ابی ، مشکی پدیدار شد
مات و مبهوت به هم دیگه چشمدوخته بودن که سر صحبت باز کرد
" تو دیگه کی هستی؟! "
" عام من ا.ت ام و شما؟ "a.t
" اسمم الیکا س ، اینجا چیکار میکنی؟ "
" اینجا کار میکنم ، شما اینجا چیکار میکنی؟ "a.t
" منظورم از اینکه اینجا چیکار میکنی اینه که پشت در اتاق دوست پسرم چیکار میکنی! "
" چی؟ دوست پسر؟ "a.t
نگاهشو به جئون داد
عصبی به سمشتون آمد و جلوی الیکا قرار گرفت
" برو بیرون "jk
دستش روی سینه ی جئون قرار داد
" بازم بهت سر میزنم زیاد کار نکن ، عشقم "
بوسه ای روی گونه جئون گذاشت و رفت
" نمیدونستم دوست دختر داری "a.t
نگاهشو به دختر داد
" مال گذشته اس الان ندارم "jk
" تو گفتی منم باور کردم "a.t
" اگه الان داشتم مرض داشتم دروغ بگم! "jk
" شاید دوست نداری کسی بدونه! "a.t
" اگه حرفمو باور نمیکنی برو از پسرا بپرس ، اونا میدونن که مال گذشته اس "jk
" قراره به هم برگردین؟ "a.t
" معلومه که نه "jk
" آخه چرا؟ "a.t
" نمیخوام راجبش حرف بزنم ، اینجا چیکار میکنی؟ "jk
" میخوام برم خونه تهیونگ گفت کارت تموم شده با تو برم ولی مثل اینکه عصاب نداری پس خودم میرم "a.t
برگشت اما قبل از اینکه بخواد قدمی به جلو برداره با جلو زدن جئون ازش سر جاش ایستاد
به عقب برگشت و به دختر نگاه کرد
" چرا وایستادی! گفته باشما بخوای دیر بیایی میرم "jk
لبخند روی لب های دختر نشست و به طرفش حرکت کرد
" باشه نق نقو امدم "a.t
سوار ماشین شدن و به سمت عمارت حرکت کردن
به عمارت سیدن اما قبل از اینکه بخواند وارد عمارت بشن با شوگا روبهرو شدن
" شوگا؟ "a.t
" اینجا رو از کجا بلده! "jk
در ماشین باز کرد و خارج شد
به سمتش قدم برداشت
" تو اینجا چیکار میکنی؟ "a.t
" آمدم ازت خواهش کنم برگردی پیشم "suga
" تو این بارون بلند شدی امدی اینجا تا اینو بگی! دیونه ای! "a.t
" فقط همین یه بار بهم یه شانس بده "suga
" عین موش آب کشیده شدی ، سرما میخوری "a.t
" بخاطر تو هر چیزیو قبول میکنم ولی فقط پیشم باش "suga
" این چرت پرتاتو تموم کنه برو "a.t
" بدون تو هیجا نمیرم "suga
" از این چرت پرتات دست بردار برو "a.t
" گفتم بدون تو هیجا نمیرم "suga
جئون نزدیکشون شد و روبهروی شوگا قرار گرفت
" یا همین الان راهتون میکشی میری یا من میدونم تو "jk
" توی چیزای که بهت مربوط نیست دخالت نکن "suga
" حالا مربوط بهت نشون میدم "jk
مشتی نثار صورت شوگا کرد
با مشت محکمی گه به صورتش زد روی زمین افتاد
دستش به دماغش کشید که خونی شد
" حسابتو میرسم "suga
[( اسلاید۲ موهای ا.ت و اسلاید ۳ لباس ا.ت )]
[( اسلاید۴ لباس الیکا و اسلاید ۵ خود الیکا )]
part⁴⁴
پشت در اتاقش قرار گرفت
دستش بالا برد اما قبل از اینکه بخواد در بزنه در اتاق باز شد
دختری هم قد خودش با موهای کوتاه ابی ، مشکی پدیدار شد
مات و مبهوت به هم دیگه چشمدوخته بودن که سر صحبت باز کرد
" تو دیگه کی هستی؟! "
" عام من ا.ت ام و شما؟ "a.t
" اسمم الیکا س ، اینجا چیکار میکنی؟ "
" اینجا کار میکنم ، شما اینجا چیکار میکنی؟ "a.t
" منظورم از اینکه اینجا چیکار میکنی اینه که پشت در اتاق دوست پسرم چیکار میکنی! "
" چی؟ دوست پسر؟ "a.t
نگاهشو به جئون داد
عصبی به سمشتون آمد و جلوی الیکا قرار گرفت
" برو بیرون "jk
دستش روی سینه ی جئون قرار داد
" بازم بهت سر میزنم زیاد کار نکن ، عشقم "
بوسه ای روی گونه جئون گذاشت و رفت
" نمیدونستم دوست دختر داری "a.t
نگاهشو به دختر داد
" مال گذشته اس الان ندارم "jk
" تو گفتی منم باور کردم "a.t
" اگه الان داشتم مرض داشتم دروغ بگم! "jk
" شاید دوست نداری کسی بدونه! "a.t
" اگه حرفمو باور نمیکنی برو از پسرا بپرس ، اونا میدونن که مال گذشته اس "jk
" قراره به هم برگردین؟ "a.t
" معلومه که نه "jk
" آخه چرا؟ "a.t
" نمیخوام راجبش حرف بزنم ، اینجا چیکار میکنی؟ "jk
" میخوام برم خونه تهیونگ گفت کارت تموم شده با تو برم ولی مثل اینکه عصاب نداری پس خودم میرم "a.t
برگشت اما قبل از اینکه بخواد قدمی به جلو برداره با جلو زدن جئون ازش سر جاش ایستاد
به عقب برگشت و به دختر نگاه کرد
" چرا وایستادی! گفته باشما بخوای دیر بیایی میرم "jk
لبخند روی لب های دختر نشست و به طرفش حرکت کرد
" باشه نق نقو امدم "a.t
سوار ماشین شدن و به سمت عمارت حرکت کردن
به عمارت سیدن اما قبل از اینکه بخواند وارد عمارت بشن با شوگا روبهرو شدن
" شوگا؟ "a.t
" اینجا رو از کجا بلده! "jk
در ماشین باز کرد و خارج شد
به سمتش قدم برداشت
" تو اینجا چیکار میکنی؟ "a.t
" آمدم ازت خواهش کنم برگردی پیشم "suga
" تو این بارون بلند شدی امدی اینجا تا اینو بگی! دیونه ای! "a.t
" فقط همین یه بار بهم یه شانس بده "suga
" عین موش آب کشیده شدی ، سرما میخوری "a.t
" بخاطر تو هر چیزیو قبول میکنم ولی فقط پیشم باش "suga
" این چرت پرتاتو تموم کنه برو "a.t
" بدون تو هیجا نمیرم "suga
" از این چرت پرتات دست بردار برو "a.t
" گفتم بدون تو هیجا نمیرم "suga
جئون نزدیکشون شد و روبهروی شوگا قرار گرفت
" یا همین الان راهتون میکشی میری یا من میدونم تو "jk
" توی چیزای که بهت مربوط نیست دخالت نکن "suga
" حالا مربوط بهت نشون میدم "jk
مشتی نثار صورت شوگا کرد
با مشت محکمی گه به صورتش زد روی زمین افتاد
دستش به دماغش کشید که خونی شد
" حسابتو میرسم "suga
[( اسلاید۲ موهای ا.ت و اسلاید ۳ لباس ا.ت )]
[( اسلاید۴ لباس الیکا و اسلاید ۵ خود الیکا )]
۲۰.۲k
۰۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.