همانیک مشت دانه ی احساسی

همان،یک مشت دانه ی، احساسی،

، که پاشیدی،،!!!!

چطور، خیال پرواز را،از سر

این، پرنده، پراند،!!!!!
دیدگاه ها (۴)

بگذار هر چه بدی هست در این خاک بماند؛من و تو رهگذر کوچه ی عش...

"عشـــAـــق"قشنگ ترین اتفاق دنـــــیاستآرزو دارم این احـــــ...

می شود بیایی؟؟؟ بیایی و بر سطر اخر دفتر دلتنگی هایم یک « تما...

لحظه هایت را قاب بگیرشاید امروز که گذشتفردا نبینی اش! انسان ...

رها🍂 همیشه کسانی هستند که مدام نا امیدمان کنند و خیال کنند ب...

سخته به خدا خیلی سختههمه چیز رو گوش زد کرده بودیمخودتون خواس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط