عرق فشانی آن گل عذار را دریاب
عرقفشانی آن گلعذار را دریاب
ستارهریزی صبح بهار را دریاب
غبار خط به زبان شکسته میگوید
که فیض صبح بناگوش یار را دریاب
عقیق در دهن تشنه کار آب کند
به وعدهای جگر داغدار را دریاب
درون خانه خزان و بهار یکرنگ است
ز خویش خیمه برون زن بهار را دریاب
صائب تبریزی
ستارهریزی صبح بهار را دریاب
غبار خط به زبان شکسته میگوید
که فیض صبح بناگوش یار را دریاب
عقیق در دهن تشنه کار آب کند
به وعدهای جگر داغدار را دریاب
درون خانه خزان و بهار یکرنگ است
ز خویش خیمه برون زن بهار را دریاب
صائب تبریزی
۱۰.۰k
۰۵ فروردین ۱۴۰۲