⭕️کربلای پنج؛ نه راه پیش داشتیم، نه راه پس. شده بود نبرد
⭕️کربلای پنج؛ نه راه پیش داشتیم، نه راه پس. شده بود نبرد تانک و تن.
نمیدانم از کجا رسید؛ سوار بر موتور و آرچیجی به دست.
با دیدنش جان گرفتیم؛ آنقدر جنگیدیم که تانکهای عراقی رفتند.
📜 #مکتب_حاج_قاسم
نمیدانم از کجا رسید؛ سوار بر موتور و آرچیجی به دست.
با دیدنش جان گرفتیم؛ آنقدر جنگیدیم که تانکهای عراقی رفتند.
📜 #مکتب_حاج_قاسم
۸۷۷
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.