به جا از زندگ ه رسد میفهم رنج را نباد امتدا

به يڪ‏‌جايے از زندگے ڪه رسيدے، می‌فهمے رنج را نبايد امتداد داد! بايد مثل يک چاقو ڪه چيزها را می‌بُرد و از ميان‌شان می‌گذرد، از بعضے آدم‌ها بگذرے و براے هميشه قائله رنج‌آور را تمام ڪنے ...

📕 مرثیه براے راهب
✍🏻 #ویلیام_فاڪنر
دیدگاه ها (۰)

#شهرهعشق حسرت در آغوش گرفتن کسی و حسرت یک جا بودن با اوست.آر...

روزی اگر خداقدرتِ تکرارِ لحظه‌ها رابه من میداد...در تمامشتو ...

زن ها شاید براے نگه داشتن ڪسے ڪه دوسش دارن، براے موندن و برا...

گاهے باید رفت و آنچه ماندنی‌ست را جا گذاشتمثل یاد، مثل خاطره...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط