چند پارتی

#چند پارتی
(علامت ات+علامت جونگکوک ! )
(وقتی بزور ازدواج کردین)
معرفی ات
من ات هستم ۵ ماه هست که با جونگکوک مردی سرد ولی جذاب ازدواج کردم به زور پدرم برای شرکت، خیلی باهام بد رفتاری می‌کنه اگه اعتراضی هم بخام بکنم کتکم میزنه دیگه نمیکشم

ویو ات
از خواب بلند شدم به ساعت نگاه کردم ساعت ۷ نیم بود وای برای جونگکوک صبحانه درست نکردم بدو بدو به سمت آشپزخونه رفتم دیدم آجوما داره صبحانه را حاضر می‌کنه
علامت آجوما&
+صبح بخیر آجوما خسته نباشید
& صبح بخیر دخترم ممنون بفرمایید بنشینید
+چشم
نشستم روی صندلی صدای قدم های یکی میومد برگشتم دیدم جونگکوک هست
! آجوما مگه بهت نگفتم که صبحانه را ات باید درست کنه (سرد و با کمی داد)
+ ببخشید تغصیر من بود امروز دیر از خواب بیدار شدم
جونگکوک صندلی ات را پرت کرد زمین...........
می‌دونم بد شده لطفاً بروم نیارید 😭😑
دیدگاه ها (۴)

چند پارتیویو ات جونگکوک صندلی رو کشید و با مخ خوردم زمیناز س...

چند پارتییهو جونگکوک موهامو گرفت و کشید !هه تو زن منی هر جور...

سناریو : وقتی باهاشون قهر میکنینامجون: ( نامجون سرت داد زده)...

پارت ۷آنچه گذشت: رفتم توی اتاقم که.....نشستم روی تخت و به فک...

پارت 8 جونگکوک:وایسا ا/ت: بله جونگکوک: هیچی برو ا/ت: وا چشه ...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟐عشق مافیاصبح ساعت 10ویو جونگ کوک از تخت اومدم بیرون وا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط