عشقنویس
#عشــق_نویــس
❤ ❤ ❤
🌙 یکبار که دستم بند بود
چادرم را درآوردم🌱
مادربزرگ گفت
چادری ، چادرش را از سر نمی کشد🌼
گفتم دستم بند است
گفت پس با دندان بگیر🌹
سالها میگذرد
من چادرم را با چنگ و دندان سخت گرفته ام🌺
دستم بند است..💐
میخواهم عالم را برای ظهورت به هم بریزم. 🌹 🍃 ❤ 🍃 🌹
❤ ❤ ❤
🌙 یکبار که دستم بند بود
چادرم را درآوردم🌱
مادربزرگ گفت
چادری ، چادرش را از سر نمی کشد🌼
گفتم دستم بند است
گفت پس با دندان بگیر🌹
سالها میگذرد
من چادرم را با چنگ و دندان سخت گرفته ام🌺
دستم بند است..💐
میخواهم عالم را برای ظهورت به هم بریزم. 🌹 🍃 ❤ 🍃 🌹
- ۸.۸k
- ۰۱ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط